About Me

ADHRDIS
ما برای آزادی و رهایئ وطن عزیزمان از دست آخوندهای جنایت کار و حکومت نامشروع جمهوری اسلامی فعالیت می کنیم.باشد که طلوع خورشید آزادی در صبح پاک ایران بتابد.
مشاهده نمایه کامل من

فهرست وبلاگ من

با پشتیبانی Blogger.

پیشوای نضهت آزادی ایران

پیشوای نضهت آزادی ایران
مصدق کبیر

مصاحبه آقای محمد محدثین با روزنامه السیاسه



روزنامه السياسة 28 مه 2013

نماينده شوراي ملي مقاومت ايران به كشورهاي عربي نسبت به طرح ونقشه هاي ايران هشدار ميدهد
محدثين به ”السياسة“: آيا اعراب تا قبل از به وجود آمدن رژيم آخوندي از فتنه هاي فرقه گرايي مذهبي رنج مي بردند؟
*تصميم به حذف رفسنجاني و مشايي يك جراحي بزرگ و بيانگر بحران عميق رژيم است ... و جامعه در كمين است
*شكل گيري قيام مردمي اي را پيش بيني ميكنيم كه فراتر از انتخابات، به سمت ريشه كن كردن رژيم با تمام جريانها ودسته بنديهايش ميرود
*رژيم از روز نخست سياست مشت آهنين (سركوب مطلق) را در پيش گرفته و اگر از آن دست بردارد سقوط ميكند
*موضع بين المللي كه درجريان است مماشات‌گري ونرم ‌خويي است و اعراب بايد مواظب به چنگالهاي تيزي كه متوجه آنهاست باشند
*خامنه اي جاپاي خميني گذاشته و دست به كنار زدن و به حاشيه راندن رقبايش يكي بعد از ديگر زده است ... كه اولين آنها بني صدر بود
*رژيم دوران بسيار حساسي را ميگذراند وخطر از هر سو آن را در برگرفته است
به اعتقاد ما جامعه جهاني بايد تمامي گفتگوها وحساب بازكردن‌ها روي رژيم در تهران را  متوقف كند
پاريس – نزار جاف:
اقدام به حذف رفسنجاني و مشايي از سوي شوراي نگهبان قانون اساسي براي احراز پست رياست جمهوري در انتخاباتي كه قرارست در ژوئن آينده برگزار شود، بازتابها و نظرات گوناگوني را برانگيخته است. شوراي ملي مقاومت ايران كه مقر آن در پاريس قرار دارد، نظرگاه و موضع خاص خود را دارد. روزنامه السياسة با محمد محدثين مسئول كميسيون روابط خارجه اين شورا و يكي از چهره‌هاي برجسته آن ديدار كرد و با او درمورد اين حذف و پيامدهاي احتمالي آن گفت وگو نمود.
س. شما تصميم شوراي نگهبان در مورد حذف رفسنجاني و مشايي را چگونه تفسير ميكنيد و آيا به نظر شما اين مسئله است كه به مسالمت از سر بگذرد؟
پاسخ: حذف رفسنجاني از نمايش انتخابات رياست جمهوري كه به دستور خامنه اي صورت گرفت، به منزله جراحي بزرگي در رأس رژيم است بويژه اينكه خامنه اي در همان حال دست به حذف مشايي كانديداي مورد نظر احمدي نژاد زد و اين يعني يك عمل جراحي بزرگ ديگر بود. اين حذفها بيانگر بحران عميقي ديگري است از ديگر بحرانهاي رژيم. ميتوان از هم اكنون برجسته ترين اثرات آن را پيش بيني نمود چراكه خواهيم ديد پايه هاي رژيم و شالوده اش در معرض تكانها و لرزش شديد قرار خواهد گرفت. رفسنجاني همان كسي است كه پشت رساندن خامنه اي به منصب ولايت فقيه پس از مرگ خميني بود. سپس خامنه اي مشخصا رفسنجاني را به سمت رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به عنوان عضوي در شوراي نگهبان تعيين كرد. شوراي خبرگان شورايي است كه به تعيين وانتخاب ولي فقيه ميپردازد. اكنون ابراز شك در صلاحيت چنين شخصيتي براي ورود در كازار انتخابات رياست جمهوري، يك رسوايي بزرگ درون رژيم آخوندي است چرا موجب اين ميشود كه مشروعيت و اعتبارش از بين برود. واقعيت اينست تهديدها و فشارهاي خامنه اي براي ممانعت از كانديداتوري رفسنجاني ومشايي به هيچ نتيجه اي نرسيد. در نتيجه به حذف آنها و مواجه شدن با پيامدهاي اين رسوايي آن، مبادرت  كرد. اكنون به نظر ميرسد موضوع حذف،  امري نيست كه بشود آن را به سلامتي از سرگذراند بلكه اين حدف در درون خود انشعابهاو چند دستگي و از هم گسيختگي بيشتري را در كل رژيم ولايت فقيه به همراه دارد. خميني پيش از اين بني صدر را از مقام رياست جمهوري در رژيم خود و آيت الله منتظري جانشين معين شده را بركنار كرد. كما اينكه خامنه اي از زمان رسيدن به منصب ولايت فقيه به حاشيه راندن رقبايش يكي پس از ديگري پرداخت. آخرين شخص هم ميرحسين موسوي بود كه پست نخست وزيري را به عهده داشت.  تمامي اين به حاشيه رانده شدگان و رانده شدگان پست هاي بالايي در قدرت داشته و شريكان او در جنايتهايش بوده اند. اما رفسنجاني از اين جهت با بقيه فرق داشت كه حضور سياسي او در تار وپود جسم وپيكر رژيم تنيده شده است. در نتيجه شكاف و شقه اي كه حذف رفسنجاني بوجود ميآورد تا پايين ترين لايه هاي داخلي رژيم امتداد يافته و رسوخ پيدا ميكند. ترديدي نيست كه اين امر روند سقوط رژيم آخوندي را شتاب مي‌بخشد.
از سوي ديگر، تيم مشايي – احمدي نژاد در سمت مقابل طي هشت سال زمام امور قوه مجريه را در دست داشتند و توانسته اند بخش بزرگي از ديوان‌سالاري رژيم را تحت نفوذ و كنترل خود قرار دهند. در نتيجه حذف مشايي اثرات منفي اي براي تماميت رژيم در برخواهد داشت.
انقباض يا خودكشي سياسي
س. آيا ميتوان حذف رفسنجاني و مشايي را به عنوان انقباض و بسته شدن رژيم در خود توصيف كرد؟
پاسخ: اين كار اوج انقباض در رژيم است اما واقعيت بيشتر از اين است كاري كه خامنه اي عليه رفسنجاني و مشايي كرد ميتوان به عنوان خودكشي سياسي تلقي كرد چرا كه خامنه اي دو راه ناگزير بيشتر در پيش رو ندارد يا حذف رفسنجاني و پذيرش عواقب آن و پيامدهاي آن يعني سرعت يافتن بيشتر به سمت سرنگون شدن رژيم است و يا اينكه او را قبول كند و با او تقسيم قدرت نمايد و اين هم به طور طبيعي اقدامي است كه به روند چند پارگي و از هم گسيختگي سرعت بخشيده و به پايان رژيم منجر ميگردد. خامنه اي كه گزينه اول را انتخاب كرده به اين معناست كه او دارد دنبال نجات و راه برون رفتي براي جلوگيري از سرنگوني رژيم از طريق حذف و تصفيه و انقباض، ميگردد. اين سياستي بود كه خامنه اي طي مدت بيست وچهار سال گذشته آن را به كار بسته بود. بايد با تلخي بگويم كه خامنه اي از اتفاقات و تغييرات سياست بين المللي و منطقه اي بدترين استفاده ها را عليه منافع مردم ايران و مردم منطقه بهره برداري كرده است اما اكنون به نظر ميرسد كه دوران دستاوردهاي باده آورده كه خامنه اي از آن به خاطر اشتباهات استراتژيكي غرب و بي تفاوتي كشورهاي منطقه بدنبال جنگهاي كويت و افغانستان وايران ، بهره ميبرد به پايان رسيده است. دوران شانتاژ ديگر تمام شده است دوران باج خواهي تمام شده است و اكنون رژيم در شرايط كنوني در وضعيتي قرار دارد كه حاكي از  كاهش نفوذ او و كاهش يافتن فعاليتهايش و قطع يد او  محسوب ميشود. در چنين وضعيتي هست كه ” انقباض به شدت بخشيدن سرعت در روند سرنگوني رژيم راه ميبرد.
دستكش آهني!
س. برخي محافل سياسي و رسانه اي كمي پيش اين احتمال را داده بودند كه رژيم براي اينكه كنترل اوضاع را در دست داشته باشد متوسل به سركوب مطلق شود، وتمامي نمادهاي رفرم و گشايش را از بين ببرد، آيا اين تصميم ميتواند به منزله آغازي براي مرحله سركوب مطلق از سوي رژيم باشد؟
پاسخ: واقعيت اين است كه اين رژيم از نخستين روزهاي عمرش براي گسترش نفوذ خود بر سياست سركوب مطلق متكي بوده است. اين رژيم يك روز هم از دستكش آهنين دست برنداشته چرا كه ميداند چنانچه براي يك روز سركوب مطلق را كنار بگذارد سرنگون ميشود.
رژيم با زبان سركوب مطلق بعنوان تنها زباني كه مي شناسد، در برخورد با اپوزيسيون خود فرزندان مردم ايران عمل كرده است. سپس همين زبان را با رقبايش بكار گرفته و آنها را به حاشيه رانده و حذف نموده است. اما اين بار رژيم ديگر سياست مشت آهنين را عليه يكي از سبملهاي مؤسسان پايه اي و ساختاري خودش بكار مي گيرد، البته توسل رژيم به چنين سياستي در شرايط بسيار وخيم كنوني يك ترفند لورفته است و طرح هايش يكي از بعد از ديگري رسوا مي شود. حتما شما شنيده و يا خوانده ايد كه رژيم پيوسته به بنيادگرايي و سخت سري در قبال هر ابتكار عمل بين المللي و يا منطقه اي تهديد مي كند كه اين مسئله چيزي جز فرار به جلو نيست. اما نكته جديد در اين صحنه اين بار اين است كه مشت آهنين عليه اركان نظام و عوامل خودش بكار گرفته مي شود و اين خود في ذاته يكي از دلايل عيني است كه نشان از هم گسيختگي بند از بند رژيم و به لزره افتادن اركان آن دارد چرا كه اين رژيم به سمت سرنگوني نهايي مي رود. بايد كه ما روشن سازيم كه سياست مشت آهنين تنها عليه ايراني ها بكار گرفته نمي شده بلكه عليه كل خلقهاي منطقه بكار گرفته شده است. 
پاسخ مردم ايران
س. به نظر شما موضع مردم ايران در قبال اين تصميم حذف چيست؟
پاسخ: موضع مردم ايران هميشه در مقابل اين رژيم پيوسته اين بوده است كه پشيزي به اين رژيم و تصميمات و ترفندهايش قائل نشده است. مردم ايران هميشه نمايش هاي انتخاباتي رژيم را بايكوت كرده اند و آن را صرفا يك نمايش ديده اند. كما اينكه در قيام سال 88 سريعا مسأله را تعيين تكليف نمود و تبديل يك قيام گسترده عليه اصل رژيم ولايت فقيه نمود و مردم شعار مرگ بر خامنه اي و مرگ بر اصل ولايت فقيه و مرگ بر ديكتاتور و غيره دادند. در نتيجه همين امر منجر به شكستن شاخ ولايت فقيه شد و رژيم منقبض شد. هرگونه حركت و يا قيامي كه شروع شود در حد انتخابات و يا پيامدهاي آن باقي نخواهد ماند، بلكه عليه كل رژيم با تمامي جريانات و باندهايش خواهد بود. رفسنجاني كه تا ديروز نفر دوم بعد از خميني بود و در بناي ساختار اين رژيم سهيم و شريك بود و او بود كه خامنه اي را در پست ولي فقيه نشاند، به اين شكل حذف شد و اين بدين معناست كه تماميت اين رژيم چيزي جز يك دروغ بزرگ نيست.
موضع نرم بين المللي
س. سناريوهاي احتمالي بعد از اين مرحله حذف چيست و موضع بين المللي را نسبت به اين تصميم چگونه مي بينيد؟
پاسخ: سناريوهاي متصور زيادند كه همه آنها شب و روز گريبانگير اين رژيم هستند، چرا كه اين رژيم در يك فاز بسيار حساس قرار گرفته و خطرات از همه طرف او را محاصره كرده است. اما فروپاشي آن در نتيجه تشديد جنگ جناحها كه حذف رفسنجاني و مشايي بيانگر يك مرحله پيشرفته آنست، شبيه يك عمل جراحي خطرناكي در سر مي باشد كه منجر به اين مي گردد كه رژيم كنترل امور را كم كم از دست بدهد. طي دوره قبل و ما بعد انتخابات و تا الان ، تنها نگراني خوفناكي كه خامنه اي را پيوسته مشغول كرده است اين است كه قيام گسترده اجتماعي همانند سالهاي 88 و 89 تكرار نشود. اين ترس و نگراني ”سمت نماي” رژيم در اقدامات و تصميم گيريهايش بوده است. از اين رو تصميم بركناري و حذف رفسنجاني در مرحله اول هم در همين راستا بوده است، يعني اينكه هيچ فرصتي را نبايد براي اينكه قيام مجددا شعله ور شود، از دست داد. اما همين تصميم خود في نفسه آن استحكام داخلي رژيم را از بين مي برد  و دچار تنشهايي در آينده خواهد نمود.
در مورد موضع بين المللي ما متأسفانه هيچ چيز جديدي نمي بينيم. اين موضع هنوز به نفع رژيم عمل مي كند بويژه وقتي كه با آن سازش و مدارا مي كنند و فضاي اين دست و آن دست كردن و امروز و فردا كردن و خريدن وقت را از كيسه مردم ايران برايش فراهم مي كنند. موضع بين المللي جدي و فعال نيست مگر اينكه رسميت اين رژيم از آن گرفته شود و خواسته ها و حقوق و آرزوهاي مردم ايران براي تغيير اين رژيم به رسميت شناخته شود.

نمايشهاي اصلاحات
س. آيا تصميم حذف به اين معناست كه رژيم انزواي از جامعه بين المللي را انتخاب كرده و مي خواهد كه برنامه هسته اي و راه كارهاي منفي ديگري كه عليه صلح و امنيت و ثبات در منطقه است را  ادامه دهد؟
پاسخ. رژيم هيچ روزي نخواسته و تمايل به اين نداشته كه با جامعه بين المللي همكاري نموده و هم پاي آن حركت نمايد بلكه درست برعكس ، اين رژيم پيوسته با سياست بحران سازي و فتنه انگيزي و درگيري بسر مي برد. اين تصميم عملا بطلان همه آن دعاوي و نمايشهاي اصلاحات با سرابهاي افسرده اش را ثابت كرد. اين رژيم با اين حذف، بر هويت استبدادي مطلق خود و نبود هيچ سمت و سوي اصلاح طلبي و گشايش و تغيير در خود  را  تأكيد نمود. و اين مسأله اثبات گر حرف مقاومت ايران از سه دهه پيش است كه بر آن اصرار داشته كه جستجوي آلترناتيو در درون رژيم و يا امكان ميانه روي چيزي جز اوهام و سراب بيش نيست. اين رژيم نه تنها به برنامه تسليحات هسته ايش و حمايت از تروريسم و بنيادگرايي در منطقه ادامه مي دهد، بلكه به اين سمت با سرعت بيشتري حركت مي كند چرا كه شرايط داخلي و منطقه اي و بين المللي نسبت به قبل دشوارتر شده است.

تغيير در سياست بين المللي بايد انجام شود
س. به نظر شما در برابر اين موضع چه انتظاري از جامعه بين المللي مي رود؟
پاسخ. فكر مي كنيم كه وظيفه جامعه جهاني اين است كه تمامي گفتگوها و سرمايه گذاريش را بر روي اين رژيم متوقف كند و بداند تا زماني كه رژيم ولايت فقيه يعني استبداد زير پوش دين و يا رژيم ترور در پوش دين حاكم است،  هيچ اميدي به اصلاحات نيست. چطور انتظار مي رود از يك زمين خشك لم يزرع ، گياهاني رشد كنند؟ در اينجا مي خواهيم از جامعه جهاني اين سئوال را بكنيم كه چه چيزي از اينهمه گفتگوهايي كه با اين رژيم داشته ايد، بدست آورده ايد؟ آيا همه آنها تنها فقط به نفع رژيم و  از كيسه مردم ايران  و خونهايي كه از پيكره اين مردم ريخته شده ، خرج نشده است؟ آيا اينها از كيسه منافع كشورهاي مختلف عربي و اسلامي و كليه كشورهاي منطقه خرج نشده است؟ آيا اين گفتگوها در خدمت منافع اين رژيم و برنامه هايش براي كشتن وقت نبوده است؟ موضع جامعه جهاني بايد الان دستخوش يك تغيير جدي و ريشه اي  در قبال اين رژيم گردد و بايد كه اين تغيير از طريق گرفتن رسميت از اين رژيم و به رسميت شناختن اميد و آرزوهاي مردم ايران و مقاومت ايران براي سرنگوني رژيم استبدادي بنيادگراي تروريستي انجام شود.
آيا كافي نيست كه بدانيم هيچ كشور عربي و اسلامي از آتش فتنه اين رژيم در امان نمانده است؟ آيا خامنه اي و مشاور امنيتي اش آشكارا اعلام نكردند كه سوريه استان سي و پنجم ايران است. آيا به گفته شيخ رافع الرفاعي مفتي ديار عراق دولت عراق به رياست نوري مالكي آنچه را كه آخوندهاي تهران مي سازند، اجرا نمي كند؟ آيا اين رژيم در بحرين فتنه انگيزي نمي كند و گوييا كه مردم بحرين وابستگان ولايت فقيه هستند؟ آيا لبنان با اعمال حزب الشيطان وابسته به شيطان بزرگ خامنه اي از شقه طائفه گري رنج نمي كشد؟ آيا بيت خامنه اي و قاسم سليماني فرمانده نيروهاي تروريستي قدس براي خريدن مسئولين بلندپايه افغانستان تلاش نمي كنند؟ آيا آذربايجان از تروريستهاي ارسالي رژيم ولايت فقيه براي انجام انفجارات در آنجا رنج نمي برد؟ آيا وزراي اطلاعات آخوندي اقدام به خريدن برخي افراد در مصر ننمودند تا بعنوان لابي هاي اين رژيم براي تأثير گذاري روي سرنوشت مردم قيام كننده مصر و مصادره دارايي هايش عمل كنند؟
سئوال از جامعه جهاني اين است كه پاسخ همه اين تجاوزات و زيرپاگذاشتن خطوط قرمز چيست؟ در حاليكه رژيم حاكم بر ايران در ايران و عراق و سوريه دست كشتار مي زند شما كجا هستيد؟ آمريكا كه بيش از يك هزار ميليارد دلار در عراق خرج كرد و دهها هزار نفر از سربازانش كشته و زخمي شدند و از اينهمه مخارج چيزي جز يك رژيم وابسته به آخوندها در بغداد و قتل و انفجار و نعره هاي طائفه گري و كشتن هزاران مردم بيگناه نمانده، كه همه اينها بخاطر عملكرد رژيم آخوندهاي حاكم بر تهران است، آمريكا كجاست؟ آيا رفسنجاني در باره اشغال عراق توسط آمريكا نگفت كه ”ما آنها را در عراق محاصره خواهيم كرد”؟

تبعات سوريه
س. آيا رابطه اي بين تصميم حذف و اوضاع حاكم بر سوريه مي بينيد؟
پاسخ. البته يك رابطه بسيار قوي بين تصميم حذف و آنچه كه در سوريه در جريان است وجود دارد. رژيم با تمامي قوا وارد درگيري در سوريه بين نظام بشار اسد و مردم سوريه شده است چونكه خوب مي داند سقوط رژيم سوريه بدون شك منجر به سقوط رژيم ايران خواهد شد، از اين رو از طرق مختلف و با زيرپا گذاشتن تمامي حد و مرزهاي شناخته شده، تلاش مي كند رژيم بشار اسد را نگهدارد. در اينجا يك مسئله مهم هست و آن اينكه آن كسي كه در حال حاضر در سوريه عليه قيام و عليه مردم سوريه مي جنگد، رژيم ايران است. علاوه بر آن اين رژيم تنها طرفي است كه در پشت انفجارهاي عراق و خونريزيهاي مردم عراق قرار گرفته است و اين رژيمي است كه يك حاكميت طائفه گرايانه را در اين كشور تحميل نموده است. اين رژيم  تمامي حوادثي كه در منطقه در جريان است را زمينه سازي نموده و مسئول آنهاست. چند دقيقه پيش به اظهارات ژنرال سليم ادريس رئيس ستاد ارتش آزاد سوريه گوش مي دادم كه گفت ما با نيروهاي حزب الله لبنان و نيروهاي ”عصائب الحق” عراق و دارودسته مالكي روبرو هستيم و ما همچنين با نيروهاي سپاه پاسداران ايران كه در كنار سربازان ارتش اسد ايستاده اند، مي جنگيم. مي مي پرسم آيا تفاوت كيفي و كمي بين نقش رژيم ايران در جنگ عراق و ايران با آنچه كه رژيم ولايت فقيه در سوريه عليه مردم برادر سوريه براي دفاع از رژيم بشار اسد انجام مي دهد وجود دارد؟ اين همان جنگ است. چونكه رژيم تمامي امكانات و توانش را براي دفاع از اسد به خدمت گرفته زيرا كه مي داند اگر دمشق سقوط كند تهران در گام بعدي سقوط خواهد كرد.
ما خطاب به برادران عرب مي گوييم كه اين رژيم همان رژيمي است كه ديروز با عراق مي جنگيد و امروز در سوريه  مي جنگد و اين همان رژيمي است كه در يمن و جاهاي ديگر فتنه انگيزي مي كند . اين رژيم هيچ خيري براي آنها نمي خواهد بلكه تماما شر است. از اين رو آنها بايد متوجه باشند و نسبت به طرحها و شيطنت ها آنها در نقاط مختلف هشيار باشند. از برادران عرب مي پرسم آيا قبل از ورود اين رژيم جنگي و يا فتنه طائفه گري آنطور كه امروز هست وجود داشت؟ لذا وظيفه اين است كه بايد در كنار مردم سوريه و عراق ايستاد وتماميت اين رژيم را بايكوت كرد و از مردم و مقاومت ايران براي تغيير حمايت كرد.

0 نظرات:

وب لاگ متحصنین ژنو

وب لاگ متحصنین ژنو
وب لاگ متحصنین ژنو

سایت همبستگی ملی

سایت همبستگی ملی
سایت همبستگی ملی